نشست تخصصی «نقش ادبیات در استیفای حقوق کودکان» با حضور حمیدرضا شاهآبادی، خسرو صالحی و محسن هجری، شنبه، ۲۸ مرداد در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برگزار شد.
انقلابی فقهی برای دستیابی به حقوق کودک
محسن هجری، نویسنده، پژوهشگر و عضو کمیتهی حقوقی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در ابتدای این نشست گفت: پذیرش گونهای به نام ادبیات کودک و نوجوان نخستین گام برای به رسمیت شناختن حقوق کودکان است.
هجری یادآور شد: جماعتی که برای کودک و نوجوان قلم میزنند حق دارند بگویند ما به دنبال استیفای حقوق کودک و نوجوان هستیم، چون موجودیتش را قبول داریم.
این نویسنده با اشاره به بخشهایی از منشور حقوق کودکان گفت: این یک روش آموزش مستقیم است. البته نویسندگان از ساختار زبانی متفاوتی برای آثار خود استفاده میکنند.
هجری ادامه داد: برای جا انداختن برخی مفاهیم و به تبع آن دستیابی به حقوق کودک در ایران نیاز به یک انقلاب فقهی و اجتهاد مناسب با مکان و زمان داریم.
به رسمیت شناختن مفهوم کودکی
حمیدرضا شاهآبادی ، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان در این نشست با نگاهی تاریخی، به مفهوم کودکی و سیر تحول این مفهوم در ایران پرداخت.
او با مقایسهای تطبیقی بین کتاب «امیل» نوشتهی ژان ژاک روسو و «احمد»، نوشتهی طالبوف گفت: باید مفهوم کودکی به عنوان یک نهاد اجتماعی به رسمیت شناخته شود. برای به رسمیت شناخته شدن این نهاد افراد زیادی تلاش کردهاند. طالبوف در سال ۱۲۸۰ هجری شمسی گفته هر کشوری به اندازهی ایران رعیت داشته باشد باید سیهزار مکتب خانه جدید داشته باشد، اما در ایران حداقل ۱۰ کتاب هم برای اطفال نوشته نشده است. در آن زمان طالبوف، رشدیه و سایر افراد با مطرح کردن این مسائل جامعه را برای پذیرش مفهوم و حقوق کودک آماده میکردند.
شاهآبادی افزود: چارلز دیکنز «اولیور تویست» را در سال ۱۸۳۱ نوشت. دیکنز که در دوازده سالگی در کارخانهی واکسسازی مشغول به کار شده بود مشاهده کرد کارفرماها به دلیل حقوق کم کودکان و زنان تمایل دارند به جای مردان جوان آنها را به کار بگیرند. این کتاب ابتدا به صورت پاورقی منتشر شد و با استقبال مردم از این کتاب، دولت مجبور شد در قوانین کار تجدید نظر کند و جامعه را به سمت تغییر ببرد.
این نویسنده دربارهی تفسیر قانون حقوق کودک گفت: گاهی ما برای تعیین حدود آزادی کودک یا کودکآزاری دچار مشکل و تفسیرهای خاصی میشویم. در عین حال بحث کودک کار یک مسئلهی اقتصادی است. ما در ایران با محروم کردن کودکان افغان از تحصیل و حقوق دیگرشان آنها را به مشکل تبدیل کردهایم. در این باره مسئولان باید پاسخگو باشند. با وجود این ما نویسندگان در تیراژهای هزار نسخه هنوز هم میتوانیم امید به تغییر داشته باشیم، از همان جنس تغییری که برخی دولتها را مجبور به تغییر در قوانین کار یا حقوق کودک کرد.
لزوم اجرای پیماننامه حقوق کودک
خسرو صالحی، فعال حقوق کودک و پژوهشگر، در ادامهی این نشست با بررسی سیر تحول حقوق کودک در کشورهای مختلف گفت: بعد از تشکیل سازمان ملل پیماننامه حقوق کودک در ۱۰ ماده برای کودکان نوشته شد و سال ۱۹۷۵ را به عنوان سال جهانی کودک نامگذاری کردند.
صالحی افزود: ۱۹۲ کشور پیماننامه را امضا کردند. فقط دو کشور آمریکا و سومالی پیماننامه را امضا کردند ولی عضو نشدند. استدلال آمریکا این است که سطح دسترسی حقوق کودکان در کشورش بالاتر از این استانداردهاست و سومالی هم آن را مغایر با قوانین کشورش میداند. در ایران وزارت امور خارجه موظف به اجرای پیمان نامه شد اما تا سال ۸۹ اقدامی جدی انجام نداد.
این فعال حقوق کودک در زمینهی بررسی حقوق کودک از نظر تاریخی گفت: یک پزشک انگلیسی در سال ۱۳۰۲ در کرمان متوجه تضییع حقوق کودکان در قالیبافخانهها شد و گزارشهای او باعث شد که فرماندار شهر کرمان کار پسران زیر هشت سال و دختران زیر ۱۰ سال را در قالیبافخانههای کرمان ممنوع کند.
به گفتهی صالحی، از سال ۸۴ تا کنون لایحه حمایت از حقوق کودکان از یکصد ماده به ۵۴ ماده فرو کاسته شده اما با وجود این هنوز هم در مجلس تصویب نشده و آگاه شدن جامعه و همکاری نویسندگان در استیفای حقوق کودکان و تصویب لوایح مؤثر خواهد بود.