نامه‌ی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران به نویسندگان و هنرمندان افغانستان

0

💢 نامه‌ی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران به نویسندگان و هنرمندان افغانستان

به نام پروردگار کودکی
یار گلم! مرا ز کنارت مدار دور
یار توأم مدار مرا از کنار دور
من با تو چون دو حرف، یک اسمیم و با همیم
ما را ز هم چگونه کند روزگار دور
… شاید دوباره عید بیاید برای ما
شاید ز ما زیاد نباشد بهار دور
(سید رضا محمدی، شاعر افغانستانی)

دوستان عزیز هنرمند، هم‌قلمان ارجمند افغانستانی سلام

آنچه این روزها در بخشی از پیکره‌ی پهناور تمدن و فرهنگ دیرین و گونه‌گون ایرانی، در افغانستان عزیز می‌گذرد؛ دل ما را نیز به درد آورده و پیامدهای سلطه‌ی طالبان، بر همه‌ی ابعاد زندگی مردم شریف افغان ما را هم نگران کرده است. می‌دانیم به‌رغم ادعاها، پایه‌های تفکر و رفتار این گروه سلطه‌جو، خودحق‌پندار و ناآگاه از تغییر و تحولات جهان؛ تغییری اساسی نیافته و هر آن، بیم آن می‌رود که این نقاب موقتی را بردارند و نه‌فقط بر تن و جان مردم، بلکه بر رؤیاها و آرزوهای نسل‌های امروز و فردای آنان چنگ بزنند.

هرچند برای مدتی دست بسیاری از کودکان و نوجوانان افغان به درخت آرزوها نرسد و شهر رؤیاهایشان سرسبز ننماید، یا بر درخت‌های شعر و قصه‌هایشان شکوفه‌های رنگارنگ نشکفد، ترانه‌های شاد به گوش‌هایشان نرسد و بیشتر شاهد پرپرشدن لاله‌های سرخ به دست این گروه بیگانه با آداب زندگی متمدنانه باشیم؛ اما امید خود را از دست نخواهیم داد و با هم برای گشوده ماندن دروازه‌های شهر رؤیا و تخیل به روی همه‌ی مردم و به‌ویژه کودکان تلاش خواهیم کرد.

ما باور داریم ادبیات کودک و نوجوان می‌تواند و باید صدای همه‌ی کودکان را در خود بازبتاباند و به‌ویژه صدای دختران کودک و نوجوان و بی‌صدای افغانستان در این روزهای محنت و آشوب باشد و نمی‌توانیم در برابر به خطر افتادن آزادی، امنیت، آموزش و در کل، زندگیِ سالم کودکان و نوجوانان این سرزمین، و مخصوصاً دختران، خاموش بنشینیم. به قلم و آن‌چه با قلم نگاشته می‌شود سوگند که نمی‌گذاریم صدای رنج کودکان مظلوم افغانستان در هرا و هرابه‌ی طالبان محو شود. سوگند می‌خوریم راویان صادق زندگی پر درد و رنج مردم مظلوم این دیار باشیم و غم و غصه‌ی این روزهایِ دختران کودک و نوجوان را در شعرها و قصه‌هایمان ماندگار کنیم. سوگند یاد می‌کنیم روایتگر راستین هراس و اندوه این روزها و شب‌های کودکانی باشیم که آینده‌شان قربانی سازش و توافق قدرتمندان و سیاست‌بازان جهان شد.

دوستان ارجمند، دست در دست یکدیگر، تلاش می‌کنیم باز هم کودکان عزیز افغان را به گردش در باغ و بوستان ادب و هنر ببریم تا به جای دیدن و شنیدن قصه‌ها و ترانه‌های رنج سرزمین مادری‌شان، افسانه‌های عاشقانه و ترانه‌های مهر و دوستی در گوششان بخوانیم و مانع چیره شدن توهمات دور از فرهنگ و هنر و تمدن طالبانی بر ذهن و جان کودکانمان بشویم. نیاکان ما و شما پیش از این روزگارهای سخت بر خود دیده و مهاجمان نامتمدن را به راه آورده و ادب آموخته‌اند؛ مطمئناً ما و شما نیز می‌توانیم از گذشته‌ها درس بگیریم و باز هم به خود و فرهنگ و تمدنمان ببالیم.

دوستان جان، ما نیز همچون شما دل‌نگران امروز و آینده‌ی افغانستان عزیز و مردم شریفش، به‌ویژه کودکان و نوجوانانش هستیم و خود را همراه، همدل، همدرد و هم‌سرنوشت شما می‌دانیم. اکنون و در روزگاری که گویی آسمان و زمین بر ما تنگ گرفته‌اند، به یاری پروردگار مهربان و به پشتوانه‌ی آموزه‌های برگرفته از آیین آسمانی و تمدن دیرین مردم این سامان، از پای نخواهیم نشست. ما و شما با هم و هر کدام به سهم خود، برای یافتن راه بهبود وضعیت خواهیم کوشید و مطمئنیم روزی بوی بهبود از اوضاع به مشام مردم این خطه و مردم جهان خواهد رسید.

به امید آن روز.
دوستان شما در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان

به اشتراک بگذارید

یک دیدگاه بنویسید