آخرین نشست انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در نمایشگاه بینالمللی کتاب ۱۴۰۴، با عنوان “نقش ترجمه در ترویج کتابخوانی و گسترش افق دید کودک و نوجوان”، ۲۷ اردیبهشت، به دبیری شهلا انتظاریان، با حضور دو مهمان برنامه، شیدا رنجبر و دکتر بهار اشراق برگزار شد.
شهلا انتظاریان در ابتدای بحث، با اشاره به قدمت طولانی ترجمه در ایران گفت:
از دوران مشروطه با مستقل شناخته شدن هویت کودک در ایران، آثار ترجمه روی کودکان و تربیت و پرورش آنها تأثیر مناسبی داشته است. او تأکید کرد سیاستگذاریهای درست میتواند این راه را حفظ کند.
شیدا رنجبر با طرح گزارشی آماری از وضعیت نشر آثار ترجمه در چند کشور گفت، نشر کتاب کودک و نوجوان در آلمان سی تا چهل درصد، ژاپن بیست تا سی درصد و انگلستان و آمریکا سه تا پنج درصد به ترجمه اختصاص دارد.
سبد ترجمهی این کشورها از کتابهای انگلیسی، فرانسوی، اسکاندیناوی و مانگای ژاپن انتخاب میشوند.
او در ادامه گفت طبیعی است کشوری مثل ایران که خاستگاه رمان نداشته، این ژانر را از بخش ترجمه پوشش دهد. رنجبر در ادامه با ارائهٔ گزارشی آماری از میزان ترجمه و تألیف در ایران طی ده سال اخیر، گفت، برخلاف نظر مرسوم که گفته میشود ترجمه بازار را اشباع کرده است، آثار تألیف و ترجمه همپای هم پیش رفتهاند و فقط در سال ۱۴۰۳ آمار تألیف کاهش داشته است.
اوخاستگاه نداشتن و کم تولید شدن برخی از ژانرها را در ایران، از دلایل استقبال ناشران از اثر ترجمه برشمرد. همچنین گفت، سود مالی و فروش تضمینشده به لحاظ جذب مخاطب یکی از عوامل استقبال نشر از ترجمه است. او افزود، مخاطبان کودک جذب تصاویر و موضوع کتابهای ترجمه میشوند و همچنین این آثار منبع خوبی برای مطالعهی تکنیکها هستند.
رنجبر تأکید کرد کیفیت آثار تألیفی در سالهای اخیر بالا رفته است.
شهلا انتظاریان در ادامه، اشاره کرد جمعیت فارسیزبان به نسبت زبانهای دیگر در دنیا کم است و طبیعی است آثار تولیدشدهی کمتری داشته باشند. همچنین موضوعاتی که از نقاط گوناگون جهان در داستانها تصویر میشوند، همواره جذاب هستند.
دکتر بهار اشراق در تحلیل خود از نقش آثار ترجمه گفت، دسترسپذیر کردن آثار به عهدهی ترجمه است و علاوه بر تقویت هر دو نوع خوانش ارجاعی و زیباییشناختی، خاطرهی فرهنگی برای نسلهای مختلف به این واسطه شکل میگیرد. او ادبیات و سینما را راهی برای کسب و انتقال دانش به نسل بعدی دانست.
دکتر اشراق تأکید کرد، کشورها با مطالعهی آثار ترجمه، فرهنگ قومی خود را تقویت میکنند؛ به این معنا که نویسندگان بومی عناصر و گونههای جدیدی را وارد میکنند و از کلیشههای سنتی دور میشوند. شکلگیری جنبشهای فکری و تغییر گفتمان تعلیمی از دیگر مصادیق این تأثیرگذاری است.
او با اشاره به شناساندن صدای اقلیت و زبانهای حاشیه اشاره کرد، اخیراً در ادبیات غرب تلاش شده تا آشنایی با ادبیات جهان شکل گیرد. برای مثال ترجمهی داستان هفت اسب، هفت رنگ با استقبال مخاطبان مواجه شده است.
او در جمعبندی بحث خود گفت، ترجمه باعث میشود ادبیات پایانی نداشته باشد.
مخاطب اثر با شخصیتها ارتباط برقرار میکند و خود مولد آثار جدید خواهد بود.
در ادامهی نشست، رنجبر تأکید کرد، ترجمه تهاجم فرهنگی نیست، بلکه یک تعامل فرهنگی است و به پویایی ادبیات در حوزهی تألیف نیز کمک خواهد کرد.
انتظاریان در پایان تأکید کرد به کمک آژانسهای ادبی، آثار خوب ایرانی نیز قابلیت ترجمه شدن و دیده شدن در نشر بینالملل را خواهند داشت.