پیام طاهره ایبد در افطاری رئیس‌جمهور

0

به نام خدایی که به قلم سوگند خورد

سلام  به همه‌ی نویسندگان و هنرمندان حاضر در سالن و سلام به شما آقای رئیس جمهور و همراهانتان.

آقای رئیس جمهور، وقتی از من دعوت شد که بیایم این‌جا و مطالبات و خواسته های نویسندگان را مطرح کنم، بنده بدون هیچ تردیدی پذیرفتم، پذیرفتم چون شما و دولت شما را به عنوان دولتی که با رأی ملت بر این مسند نشسته‌اید، به رسمیت می‌شناسم و یکی از خواسته‌‌های جامعه‌ی نویسندگان از دولت شما این است که «نویسندگی» و «نویسنده» را به رسمیت بشناسید.

نویسنده از نظر حقیقی، تعریف روشنی دارد؛ اما از نظر حقوقی، جایگاه مشخصی ندارد. معلوم نیست جای نویسنده در نظام تأمین اجتماعی کجاست و چه حق و حقوقی دارد. نبود نظامنامه‌ی صنفی نویسندگان باعث شده تا قشر نویسنده و اهل قلم که نقشی اساسی و مهمی در هویت‌دهی و فرهنگ‌سازی جامعه دارد، نادیده گرفته شود. تدوین لایحه‌ی نظامنامه‌ی صنفی نویسندگان و ارائه‌ی آن به مجلس، حرکت بسیار مهمی است که می‌تواند از مشکلات و دغدغه‌های نویسندگان کم کند. در دولت اصلاحات گامی در جهت اعطای حقوق نویسندگان و هنرمندان برداشته شد که شاخص‌ترین آن‌ها بیمه‌ی نویسندگان و هنرمندان بود. در آن زمان تسهیلاتی هم مثل کارت سفر برای نویسندگان در نظر گرفته شد که بعدها به دلایلی که نمی‌دانیم، منتفی شد.

    نویسنده برای این‌که بتواند بنویسد، باید بخواند، تجربه و تفکر کند. نویسنده برای خلق کردن باید فرصت زندگی کردن داشته باشد تا اثری خلق کند تا مخاطب با آن اثر زندگی کند، اما سال‌هاست که نویسندگان ما درگیر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و معضلات فرهنگی‌اند. یکی از این معضلات مسئله‌ی سانسور و ممیزی کتاب است. دیدگاه غیرمنطقی و مبتنی بر سلیقه‌ی ممیزان نه‌تنها به نویسنده و اثر آسیب می‌زند که اجحاف در حق مخاطب هم هست. با رویه‌ی‌ نادرست ممیزی هم از انگیزه‌ی نویسنده کم می‌شود و خلاقیت و اندیشه‌ای که باید رها و آزاد باشد، در چارچوب قرار می‌گیرد، هم اثر آسیب می‌ببیند و هم مردم نمی‌توانند به آثاری که می‌خواهند دسترسی پیدا کنند.

   ممیزی تنها عاملی نیست که به حوزه‌ی کتاب و کتابخوانی لطمه زده. معضل دیگر، کتابخانه‌های عمومی است که پر شده از کتاب‌هایی که خواننده ندارند؛ کتاب‌هایی که بر اساس نیاز و علاقه و خواسته مخاطب چاپ نشده‌اند، کتاب‌هایی که عموماً برای قفسه‌ی این کتابخانه‌ها نوشته می‌شوند و خریدار و مخاطب واقعی ندارند. این مسئله فقط در مورد کتابخانه‌های عمومی صدق نمی‌کند، مدرسه‌ها هم وضعیتی بهتر از این ندارند. چه‌قدر اجازه داده می‌شود کتاب‌های غیر درسی و کتاب‌های خلاق وارد مدرسه‌ها شوند. متأسفانه سالیان است که در نظام آموزش و پرورش ما، بخش پرورش دانش‌آموزان به فراموشی سپرده شده. لازم است که مسئله‌ی «پرورش» بچه‌ها با ورود کتاب‌های خلاق به مدرسه‌ها احیا شود. در اساسنامه‌‌ی آموزش و پرورش، اهداف مختلفی برای «پرورش» دانش‌آموزان ماده‌بندی شده، اما متأسفانه هیچ اقدامی در این جهت انجام نمی‌شود. از مهم‌ترین وظایف آموزش و پرورش، کشف استعدادها و پرورش خلاقیت و تخیل دانش‌آموزان است و کمک به رشد شخصیت و خودباوری دانش آموزانی که قرار است آینده‌ی این کشور به آن‌ها سپرده شود. آقای رئیس جمهور، نویسندگان بهتر از هر کسی می‌توانند  در این مسیر به وزارت آموزش و پرورش کمک کنند.

حضور سیستماتیک، مستمر و مداوم نویسندگان در مدرسه‌ها ، به صورت هفتگی یا ماهانه می‌تواند وزارت آموزش و پرورش را به اهداف خودش نزدیکتر ‌کند.

   امید که دولت امید با تدبیرهایی که می‌اندیشد، خواسته‌های نویسندگان را محقق کند.اا

به اشتراک بگذارید

یک دیدگاه بنویسید