زوال کودکی یا زوال بزرگسالی؟

0

عصر روز سه شنبه، هفدهم مهرماه،، نشستی با عنوان «ادبیات در عصر زوال کودکی» در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برگزار شد.

ریحانه جعفری اداره‌ی این نشست را به عهده داشت و علی‌اصغر سیدآبادی و حسین شیخ الاسلامی سخنانی را با حاضران درمیان گذاشتند.

به گفته‌ی شیخ الاسلامی قبل از بررسی زوال کودکی باید به معنای کودکی بپردازیم: «اولین تعریف از کودک، تعریف فیزیولوژیک است. منظور از سنین نوزادی تا هجده سالگی است که در چنین تعریفی کودکی دچار زوال نمی‌شود یا اگر بشود، سالیان سال طول خواهد کشید. دومین نوع کودکی، کودکی سایکولوژیک است. کودک روانشناسی کودکی است عموماً تحت انضباط تا سامانه‌ی درونی او تا زمان رسیدن به بزرگسالی حفظ شود. چنین تعریفی از کودکی نه تنها د/ر حال زوال نیست که در حال رشد نیز هست. سومین نوع کودکی، کودک جامعه‌شناختی یا کودک به عنوان یک سازه است. چهارمین نوع، کودک از زاویه‌ی فلسفی است. از نظر نیچه این نوع از کودک سه ویژگی دارد. بازیگوش است، طناز است و بی‌مسئولیت.» طبق نظر او در حال حاضر نه تنها شاهد زوال کودکی نیستیم بلکه زوال بزرگسالی را مشاهده می‌کنیم و استفاده‌ی بیش از حد از دنیای الکترونیک و رسانه‌های اجتماعی حکم تاییدی بر این ادعاست.

در ادامه ریحانه جعفری گفت: «دنیای امروز تجربه‌ی کودکانه زیستن را از کودکان گرفته است. گفت‌وگوی واقعی با دوستان، رفتن به طبیعت، دیدار اقوام و آشنایان چند مورد از مثال‌هایی است که کودکان امروز کمتر تجربه می‌کنند. چنین چیزی را چطور می‌توان توجیه کرد؟»

علی اصغر سیدآبادی که معتقد بود تصویر یکپارچه ساختن از یک جهان متنوع، کار اشتباهی است، گفت: «ویژگی عصر ما این است که نمی‌توانیم روی عصر کنونی اسم بگذاریم. پدیده‌های زودگذر امروزی نمی‌توانند برای نام‌گذاری یک دوران استفاده شوند.»

سپس افزود: «در دوره‌ی کنونی چند اتفاق افتاده است که مفهوم کودکی را تغییر داده است. یکی از این اتفاق‌ها افزایش اشتغال هر دو والد است. دومین مسئله افزایش طلاق است. سومین مسئله کوچک شدن حجم خانواده و چهارمین موضوع رسانه است.» از نظر او کودکان امروزی محصول مشترک رسانه، خانواده و مدرسه‌اند.

حسین شیخ الاسلامی به مخالفت با سیدآبادی پرداخت و گفت: «درست است که خانواده، مدرسه و رسانه عوض شده است اما بازیگری بی‌رقیب وارد صحنه شده است که ذهن را از بدن گسترش می‌دهد. ابزارهای دیجیتال رسانه نیستند، دنیا هستند. طبق یکی از آمارهای اخیر ۶۶ درصد کودکان از ابزارهای دیجیتال استفاده می‌کنند و ۲۴ درصد آن‌ها قبل از شش ماهگی اولین مواجهه با ابزار دیجیتال را تجربه کرده‌اند. تکنولوژی باعث شده کودکان و نوجوانان نقاط مختلف دنیا فاصله و اختلاف کمتری با هم داشته باشند و در انتخاب جنسیت، هویت اجتماعی و ظاهر خود در محیط جدید آزادی بیشتری داشته باشند.»

از نظر او تاثیر دیگری که دنیای تکنولوژیک امروز بر کودکان و نوجوانان گذاشته این است که از نظر کودکان امروزی زندگی مانند یک سوپراپ است که یک روز دکمه‌ی آن زده و عمر فرد تمام می‌شود. در واقع تغییر نگرش افراد به مرگ یکی دیگر از تاثیرات دنیای مدرن امروزی است.

شهرام اقبال‌زاده در پاسخ به صحبت‌های شیخ‌الاسلامی گفت: «تکنولوژی ادامه‌ی قدرت انسان است. ما امروزه اسیر یک شبکه‌ی بسیار پیچیده‌ایم که هیچ چیزش دست ما نیست. در دنیای مدرن کنترل بر انسان بیشتر است و شبکه‌ی کنترل از ثبت احوال شروع می‌شود. ارتباط انسان‌ها با طبیعت و سایر انسان‌ها قطع شده و مسائلی مانند افسردگی بیشتر شده است.»

از نظر فرمهر منجزی نیز با تمام امکاناتی که دنیای مدرن در اختیار ما می‌گذارد، نه کودکی دچار زوال می‌شود و نه بزرگسالی. بلکه هر یک پروسه‌ی خودش را طی می‌کند.

حمیدرضا شاه‌آبادی دو موضوع را به عنوان تمایزدهنده‌ی کودکان از بزرگ‌سالان مطرح کرد. یکی تکلیف اجتماعی و دیگری اطلاعات. وقتی به کودکی تکلیف اجتماعی داده شود دیگر نمی‌توان نامش را کودک گذاشت. از نظر اطلاعات نیز امروزه رسانه‌ها مرز بین اطلاعات مختص به کودکان و بزرگسالان را از بین برده‌اند.

نویدسیدعلی‌اکبر در تایید صحبت‌های حسین شیخ الاسلامی گفت: «من امروزه دچار معضل نوشتن شده‌ام. خیلی با کودکان و نوجوان‌ها فاصله گرفته‌ام. وقتی چیزی درباره‌ی آن‌ها می‌بینم یا می‌شنوم فکر نمی‌کنم که آن‌ها نوجوان نیستند، اینطور فکر می‌کنم که من درکشان نمی‌کنم.»

فریدون عموزاده‌ی خلیلی در ادامه‌ی بحث گفت: «امکاناتی که دنیای مجازی در اختیار ما می‌گذارد، آزادی نیست. چون باید در سبک رفتاری خاص آن فضا رفتار کنیم تا پذیرفته و دیده شویم.»

سیدآبادی همسو با عموزاده‌ی خلیلی گفت: «کودک در این فضا آزاد نیست، بلکه اسیر تبلیغات است. کودک در این فضا توهم انتخاب دارد چون برای دیده شدن باید به گونه‌ی خاصی رفتار کند. اگر برای ادبیات فقط یک نقش قائل باشیم این است که ادبیات باید از آزادی اراده‌ی بچه‌ها دفاع کند.»

حسین شیخ‌الاسلامی بار دیگر در مخالفت با سیدآبادی گفت: «دنیای امروزی همه‌ی آزادی‌های بشر را گسترش داده است. برای نخستین بار در تاریخ بشر هر فرد خودش اجازه دارد مشخص کند دیگران با او چگونه برخورد کنند.»

او همچنین اضافه کرد که در عصر جدید کودک و نوجوانی داریم که بزرگسال او را نمی‌فهمد، ادبیات نقش تفسیری دارد. یعنی باید تفسیری جدید از مفاهیم زندگی ارائه دهد. نویسندگان ما امروزی نیستند و مفاهیم را با دید قدیمی تفسیر می‌کنند. نه با دیدگاه کودکان و نوجوانان امروز.

در نهایت سیدآبادی به جمع‌بندی نظرات خود پرداخت و گفت: «نقش ادبیات را در سه حالت می‌توان تفسیر کرد. نخست اینکه ادبیات صدای بزرگسالان برای کودکان است. دوم اینکه ادبیات صدای کودکان است و سوم اینکه ادبیات تلاقی دنیای کنونی با جهان‌های موازی است.» و شیخ‌الاسلامی در پایان نشست گفت: «با چسبیدن به دنیای قدیم و تلاش برای تبدیل دنیای جدید به دنیای قدیم، نتیجه نخواهیم گرفت. باید دنیای جدید را بپذیریم.»

گزارش: نیلوفر نیک‌بنیاد

به اشتراک بگذارید

یک دیدگاه بنویسید