آلودگی هوای تهران و کلانشهرها بهویژه در فصل سرما بحرانی است که چندین دهه دامن ما را گرفته و تاکنون برای رفع آن عزمی راسخ ندیدهایم و تنها شاهد واکنشهای مقطعی و غیرمؤثر درقبال این بحران بودهایم، از جمله تعطیلی مدارس و محروم کردن کودکان و نوجوانان از حضوردر فضاهای آموزشی! گویا اصلیترین عامل آلودگی کسانی هستند که دستشان از تمام ابزارهای حاکمیتی خالی است و اگر درخانه بنشینند، مشکل پیشرو حل میشود!
تردیدی نیست که اگر کودکان و نوجوانان تریبون آزاد و مستقلی برای بیان نقطهنظرهای خود داشتند، این جفای بزرگترها را به نقد می کشیدند و از آنها می خواستند جرئت کنند و به خطاهای خود دراین زمینه اعتراف کنند.
و اکنون زبان حال آنهاست که به بزرگترها میگویند جرئت کنید و به جای تعطیلی مدارس، به سراغ وزارت صنایع و خودروسازان بزرگ کشور بروید و آنها را بازخواست کنید که چرا سیستم سوخت خودروهای داخلی را اصلاح نمیکنند؟
جرئت کنید و به سراغ واردکنندگان خودروهای خارجی بروید که چرا در ازای خروج ارزهای هنگفت خودروهای پرمصرف وارد می کنند؟
جرئت کنید و به سراغ وزارت نفت بروید که چرا بنزین و گازوئیل با کیفیت پایین تولید یا وارد میکند؟
جرئت کنید و به سراغ صاحبان صنایع بروید و از آنها جویا شوید که چرا برای گازهای خروجی واحدهای تولیدی خود فیلترهای مناسب نصب نمیکنند؟
جرئت کنید و از واحدهای اجرایی و نظارتی بپرسید که چرا در اجرای قوانین و آییننامههای مربوط به جلوگیری از آلودگی هوا با قاطعیت عمل نمی کنند؟
و اگر اکنون بزرگترها این جرئت و شهامت را به خرج ندهند، بچهها این پیام را استنباط خواهند کرد که میتوان بد عمل کرد و مسئولیت آن را به عهده نگرفت. در این صورت مطمئن باشیم در بلندمدت پیامدهای زیانبار این آلودگی، دستکمی از آلودگی هوا نخواهد داشت.