بیانیهی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید و حوادث ناگوار اخیر
به نام پروردگار کودکی
امسال اول مهر را در غبار بیمهری آغاز میکنیم. انتظار میرفت با کاهش خطر کرونا، دانشآموزان دلتنگی و خستگی ایام را با حضور در مدرسه و جامعه به فراموشی بسپارند؛ اما ایران در سوگ مهسا امینی گل پرپرش نشسته است. با این اتفاق، دیگر دختران و پسران کودک و نوجوان هم در جامعه احساس امنیت ندارند و نگران آیندهاند.در خبرها آمد که امیرحسین خادمی، نوجوان شانزدهسالهی زریندشتی مورد تعرض صاحبکارش و دو مرد دیگر قرار گرفت. وقتی خانوادهاش به دادگستری شکایت بردند، چیزی نگذشت که فرزندشان بهطور مشکوکی درگذشت. از سوی دیگر میشنویم گروهی از دختران روستای گرمابسرد دماوند بیمدرسه شدهاند.
بیشک شمار قربانیان خشونت، جهل، فقر و بیعدالتی بیش از اینهاست و فقط چند مورد رسانهای شدهاند. از این گذشته، یک میلیون کودک و نوجوان ایرانی به علت افزایش فقر و همچنین بسیاری از کودکان افغان از تحصیل بازماندهاند. خبرهای ناگواری دربارهی افزایش آمار خودکشی در میان نوجوانان و جوانان به گوش میرسد. عزم مهاجرت به دیگر کشورها از سن دانشجویی پایینتر آمده و به سن دانشآموزی رسیده است. نگرانی اینجاست که اینگونه فجایع، از حد حوادثی نادر عبور کنند و در اثر تکرار به نوعی قاعده و امر عادی بدل شوند. بیتردید ما و فرزندانمان با این روشهای به اصطلاح ارشادی نسبت به گذشته اخلاقیتر نشدهایم و با این شیوههای ادارهی کشور چشمانداز امیدوارکنندهای پیش رو نداریم.
انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، متشکل از صدها نویسنده، با نهایت تأسف، به بازماندگان داغدار قربانیان بینشان و بانشان و عموم ملت ایران تسلیت میگوید. انجمن، خواهان تجدیدنظر جدی در سیاستهای کلان کشور است؛ همچنین نظام آموزش و پرورش را میخواند تا مدارس را همچون پناهی برای دختران و پسران این مرز و بوم مهیا سازد و چشم آن دارد که مدیران و اولیای مدارس از رفتارهای سختگیرانه و مقررات شکلی پرهیز کنند؛ به علاوه، رویکرد به ادبیات و هنر را که به دانشآموزان ما لذت روحی میبخشد، زندگی را به آنان میآموزد و در ایجاد حس آرامش و دوستی و گفتوگو مؤثر است، بیش از پیش مورد توجه قرار دهند. چنین تمهیدی به تلطیف فضای خشک آموزشی و نیز ذهنیت خشن جامعه یاری خواهد رساند. چنین باد.