دشواری همنشینی امر خلاق بین نویسنده و تصویرگر
روز پنجشنبه ۲۴ آبان پانزدهمین نشست تخصصی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با موضوع دشواری همنشینی امر خلاق میان نویسنده و تصویرگر و با حضور کیانوش غریبپور، سحر ترهنده و حدیثلزرغلامی برگزار شد.
در ابتدای نشست کیانوش غریبپور در مورد دنیای ذهنی نویسنده و تصویرگر گفت: «مفهومی که در ذهن ماست، آمیزهای از بو، رنگ، صدا، نقش و نگار است. وقتی آن مفهوم را در قالب یک رسانهی تصویری میخواهیم منعکس کنیم، بیشک برخی از این ویژگیها در کار مفقود است. اختلاف نویسنده و تصویرگر از همینجا شروع میشود که دنیای ذهنیشان با هم متفاوت است. ما برای رفع این مساله سالها قبل اقدام به برگزاری کارگاههای کتاب تصویری کردیم؛ چیزی که بعدها به فراوانی در همهجا تکرار شد. در این کارگاهها یک نویسنده و یک تصویرگر با هم خلق یک کتاب را شروع میکردند و ما به عنوان تسهیلگر حضور داشتیم تا بگوییم در هر بخش کدام یک از آنها میتواند به نفع دیگری کوتاه بیاید. من فکر میکنم تجربهی همهی این سالها و تجربهی همان کارگاههای تصویری نشان میدهد موفقترین کتابها آنهایی هستند که روایت و تصویر را یک نفر میسازد.»
او ادامه داد: «نویسندههایی را داریم که برای تصویرگر استوریبرد میسازند و همهچیز را میگویند، یا از آن طرف تصویرگرهایی را داریم که میگویند چرا خودم داستان ننویسم؟ میخواهم بگویم در دنیای واقعی نشر ایران که کتاب از سبد خرید متداول مردم خارج شده است، برای حل این اختلافها بهترین راه این است که ما در نهایت با یک نفر در ارتباط باشیم. یعنی یا نویسندگانی که تصویرگری بلد باشند یا تصویرگرانی که نویسندگی میدانند. در واقع این نقطهی ایدهآلی است که ما با پدیدهی جدیدی مواجه شویم که هر دوی این توانمندیها را داشته باشند و پرورش چنین پدیدهای هم از راه دیدن و خواندن آثار خوب امکانپذیر است.»
سحر ترهنده در مورد ماهیت کتاب تصویری گفت: «برخی میگویند هر کتابی که در آن متن و تصویر در کنار هم آمده کتاب مصور است اما این صحیح نیست و ما معیارهایی داریم که کتاب تصویری را از سایر گونهها جدا میکند. کتابهایی که معمولاً حجم کم و تصاویر زیادی دارند و بخشی از روایت را تصویر به دوش میکشد، کتاب تصویری هستند؛ جدای از اینکه قطع یا حجم کتاب چقدر باشد؛ هرچند معمولاً این کتابها کمحجماند. بهتر است بگوییم اول از همه بحث فرم است. پس وقتی در مورد کتابهای تصویری حرف میزنیم گسترهی زیادی را دربرمیگیرد و میتوانیم بگوییم در کتابهای خردسال و کودک، بیش از هشتاد درصد تولیدات جهان، کتابهای تصویری است.»
او در مورد رابطهی نویسنده و تصویرگر توضیح داد: «خیلیوقتها میشنویم که در کشورهای دیگر بین نویسنده و تصویرگر ارتباط وجود دارد. حقیقت این است که اینطور نیست. یعنی در نشرهای بزرگی مثل پنگوئن معمولاً این اتفاق نمیافتد. شاید در نشرهای کوچکی که یکی دو نفر مسئولیت آن را به عهده دارند این اتفاق بیفتد اما اینطور نیست که در همهجای دنیا ارتباطی صمیمی بین نویسنده و تصویرگر باشد. اتفاقی که در نشرهای حرفهای دنیا میافتد، حضور سرویراستارانی است که در مورد همهی بخشهای اثر نظر میدهند. خیلی کماند ناشرانی که بخواهند وقت بگذارند و مدام بین نویسنده و تصویرگر جلسه بگذارند. نشر یک صنعت است و ترجیح میدهد این کار را به مدیر هنری بسپارد. عوامل بسیاری در این روند دخیلاند، نه صرفاً ارتباط بین نویسنده و تصویرگر.»
ترهنده اضافه کرد: «آثاری که به دست ما میرسد یا آنقدر دچار پرگویی است که نویسنده همهچیز، حتی توصیف شخصیتها را در متن داستان آورده؛ یا متن داستان در حد ده کلمه است، در عوض نویسنده چندین صفحه توضیحات نوشته که این کار هم صحیح نیست و ما اصلاً توضیحات را به تصویرگر نمیدهیم. یادمان باشد که تصویرگر هم راوی دوم داستان است و درست به اندازهی راوی اول حق دارد.»
حدیثلزرغلامی در پاسخ به صحبتهای ترهنده گفت: «مثل این است که بگویید فرزندی بدون همآغوشی به دنیا بیاوریم و پدر و مادر هر کدام تربیت مجزا و مسیر خودشان را داشته باشند. من فکر میکنم وقتی دربارهی کتاب تصویری با هم حرف میزنیم، در واقع در مورد یک رابطهی انسانی حرف میزنیم. ما نمیتوانیم به نویسنده بگوییم اگر میخواهی خواستههایت محقق شود خودت تصویرگر شو یا برعکس به تصویرگر بگوییم خودت برو نویسنده شو. به نظر من هیچراهی به جز گفتوگو وجود ندارد. اگر نویسنده شرح تصویر طولانی مینویسد، نمیخواهد به تصویرگر امر و نهی کند. در واقع میخواهد آنچه را که به او الهام شده، به تصویرگر منتقل کند.»
او در مورد حجم کم کلمات و حجم زیاد شرح تصاویر در این روزها گفت: «اینکه نویسندهها اخیرأ بیشتر به دنبال نوشتن کتابهایی با تعداد کلمات کم هستند از اینجا میآید که تعداد زیادی از نویسندگان کودک و نوجوان جذب نوشتن انیمیشن شدند و انیمیشن چنین چیزی میطلبد. درواقع نویسندهها دنبال راهی گشتند که با تصویرگر ارتباط بگیرند؛ پس شروع کردند به نوشتن شرح تصویر برای داستانهایشان. از اینجا برای تصویرگرها دافعه ایجاد شد. اما ایا حذف کردن این قسمت راهحل است؟ خیر. پس راهحل چیست؟ اول اینکه مدیر هنری آنقدر مهارت داشته باشد که در گفتوگوی با هر دو طرف بتواند آنها را قانع کند. راه دیگر شکلگیری یک رابطهی انسانی است. به عنوان مثال وقتی نویسنده و تصویرگر رابطهی خیلی خوبی با هم دارند، جهان ذهنی و حال هم را میفهمند، این اشتراک ذهنی در کتاب درمیآید. این ارتباط لزوماً نباید فیزیکی باشد.
نبودن کلمه در کتاب به معنای این نیست که نویسندهای وجود ندارد. اتفاقا وجود پررنگ و سنگینی دارد اما بپذیریم که کتاب فرزند مشترک ماست و اجازه بدهیم نویسنده و تصویرگر با هم در مورد آن تصمیم بگیرند.»
در پایان دکتر افسون امینی ضمن خواندن مجدد پیام انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به بهانهی روز تصویرگر، بر اهمیت تصویر در کتابهای کودک و نوجوان تأکید کرد.