در پی آتش زدن عروسکهای باربی در یکی از مدرسههای کشور، دو نویسندهی ادبیات کودک به این حرکت واکنش نشان دادند و این حرکت را نادرست توصیف کردند.
آتش زدن عواطف کودکانه وقتی همه خواب بودند
معصومه انصاریان، دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان با اشاره به آتش زدن عروسکهای باربی در یکی از مدرسههای دخترانه ابتدایی گفت: آتش زدن عروسکهای باربی در مدرسه و جلوی چشم بچهها یک حرکت نمایشی است. هر چند کسانی که مرتکب این رفتار میشوند، آن را در پوشش مقابله با فرهنگ بیگانه و دفاع از فرهنگ ایرانی-اسلامی توجیه میکنند، اما این حرکت برگرفته از گرایشهای میلیتاریستی است. متأثر از اندیشهای است که در مواجهه با مخالف خودش، هیچ راهی جز حذف فیزیکی نمیشناسد.
این نویسنده و پژوهشگر کودکان تصریح کرد: برپایی مراسم آتش زدن عروسک در مدرسه جلوی چشم بچهها رسماً ترویج خشونت است. انجام آن در فضای مدرسه که قرار است مهد تعلیم و تربیت باشد، پیامدهای بسیار خطرناکی دارد. اینها که چنین رفتاری انجام میدهند، آیا هرگز لحظهای به رابطه عاطفی بچهها و عروسکها فکر کردهاند؟ عروسک برای بچهها یک موجود زنده است، یک همبازی است. بچهها با عروسکهایشان حرف میزنند، بازی میکنند و تنهاییشان را پر میکنند. آتش زدن عروسک در نگاه کودک، آتش زدن یک دوست و همبازی است و نکته اصلی فاجعه همینجاست.
معلمی که به خود اجازه میدهد عروسکهای باربی را جلو چشم بچهها آتش بزند، به بچهها و بازی بچهها و دنیای بچهها کاری ندارد، او با این رفتار به احساسات و عواطف بچهها آسیب جدی وارد میکند. او دارد بچهها را وارد بازیهای پیچیدهی خود میکند. او خواسته یا ناخواسته، روح و روان بچهها را به بازی میگیرد تا خشم خود را فروبنشاند. به نظر من آتش زدن عروسکها به هر بهانه و توجیهی در فضای مدرسه و جلو چشم بچهها، تجاوز به حریم بچههاست. این رفتار غیرانسانی سلامت روحی و روانی بچهها را دچار مخاطرهی جدی میکند. آموزش و پرورش ما باید به خود بیاید و با تمام اقتدار سلامت فضای آموزشی بچهها را تضمین کند.
خشونت علیه کودکان با اسباببازی!
فاطمه مشهدی رستم، نویسنده کودکان و نوجوانان گفت: این حرکت قطعاً خودجوش نبوده و نیست. باید از مسئولان پرسید آیا مجوزدهندگان و واردکنندگان اسباببازی از یک نوع خاص، باید زیر سؤال بروند یا بچههای بیگناه؟ چهطور کسانی که مدعی هستند عمرشان را بابت کودکان سپری کردهاند، راضی میشوند چنین رفتار نابخردانهای از خود نشان دهند؟! وظیفهی ما دفاع از حقوق کودکان است. آنها نه قدرت دفاع از خود را دارند و نه مثل ما بزرگترها میتوانند محافظهکار باشند و خیلی از حقایق را نگویند.
وی با تأکید بر اینکه هر حرکتی در مدرسهها، باید با مجوز آموزش و پرورش همراه باشد، تصریح کرد: ذهنیت کودکان و بود و نبود آنها شدیداً به اسباببازیهایشان وابسته است. اسباببازی از شخصیترین ابزارهای کودکان است و وقتی اسباببازیاش را از او میگیریم، در واقع هستی او را به مخاطره انداختهایم. بنابراین شاهدیم که در بسیاری از خانوادهها، به جای روشهای مرسوم تنبیهی، از محرومیت بچهها در استفاده از اسباببازیهایشان برای ساعاتی محدود استفاده میشود. چهطور میتوان یک موجود معصوم را از هستیاش ساقط کرد و اسباببازی او را جلوی چشمایش به آتش کشید؟!
این ضربهی روحی بزرگی برای بچههاست؛ اگرچه ممکن است در زمان مشخص تحتتأثیر فضای هیجانی متوجه عمق فاجعه نشوند، این حرکت یعنی وادار کردن کودکان به سوزاندن اسباببازیهایشان، عین خشونت علیه کودکان است. کسانی که این گونه با آنها رفتار میشود، اگر در آینده قدرت دفاع باطنی و درونی را از خانوادههایشان نگرفته باشند، بدون شک به انسانهای روانپریش و پرخاشگر تبدیل خواهند شد و امکان زیست طبیعی از آنها سلب میشود.
فاطمه مشهدی رستم با طرح این سؤال که چهطور امکان دارد ۲۰۰ تا ۳۰۰ بچهای که در یک مکان از صبح تا ظهر بهسر میبرند، اسباببازی یک شکل و همنام داشته باشند، تأکید کرد: آیا به جز این است که به آنها این اسباببازیها داده شده یا پدر و مادرهای آنان را مجبور کردهاند که برای بچههایشان این اسباببازیهای خاص را تهیه کنند تا نمایش برخی کامل شود؟!
به نقل از ایسنا